گروه : بانک و بیمه
مدل تأمین مالی زنجیرهای که بانک توسعه تعاون در قالب حمایت مالی از این طرح دنبال میکند، پاسخی عملی به یکی از ضعفهای تاریخی بخش کشاورزی ایران است: نبود پیوند مؤثر میان حلقههای کشت، فرآوری و بازار. سالهاست محصولات شاخص سیستان و بلوچستان ـ از حنا و خرما گرفته تا انبه و گیاهان دارویی ـ پیش از ورود به فرآیند فرآوری و ایجاد ارزش افزوده، بهصورت خام و فلهای از استان خارج میشوند و سهم کشاورز از زنجیره ارزش در پایینترین سطح باقی میماند.
در این چارچوب، نقش بانک توسعه تعاون نه بهعنوان طراح یا مجری طرح، بلکه بهعنوان پشتیبان مالی زنجیره تولید تعریف شده است؛ نقشی که میتواند با هدایت منابع اعتباری به حلقههای کلیدی زنجیره، از توقف تولید در میانه راه جلوگیری کرده و ریسک فعالیت برای کشاورزان و تعاونیها را کاهش دهد. تفاوت این مدل با بانکداری سنتی در همین نقطه است: تسهیلات نه بهصورت منفرد، بلکه در خدمت یک فرآیند متصل و هدفمند قرار میگیرد.
در طرح اتصال زنجیره تولید، هدف آن است که محصولاتی مانند حنا ـ که در مناطقی مانند دلگان ظرفیت بالایی دارند ـ از حالت خامفروشی خارج شوند. این مسیر شامل سازماندهی کشت استاندارد، ایجاد واحدهای فرآوری، بستهبندی، استانداردسازی و در نهایت اتصال به بازارهای داخلی و صادراتی است. حمایت مالی بانک توسعه تعاون در این میان میتواند بهعنوان اهرمی عمل کند که حلقههای ضعیف زنجیره را تقویت کرده و امکان شکلگیری فعالیت اقتصادی پایدار را فراهم آورد.
با این حال، چالش اصلی کشاورزی سیستان و بلوچستان صرفاً کمبود منابع مالی نیست، بلکه نوعی فقر ساختاری است که خود را در نبود صنایع تبدیلی، ضعف لجستیک، تعدد مجوزها، پراکندگی بهرهبرداران و ضعف نظام بازاریابی نشان میدهد. بنابراین، حتی مؤثرترین حمایت مالی نیز بدون اصلاح این بسترها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در این میان، تشکیل تعاونیهای تخصصی واقعی بهعنوان بازیگران اصلی زنجیره، شرط موفقیت طرح محسوب میشود؛ تعاونیهایی که نه صرفاً بهنام، بلکه در عمل مسئول سازماندهی تولید، مدیریت مالی و ارتباط با بازار باشند.
از سوی دیگر، شرایط اقلیمی استان و محدودیت منابع آب، ضرورت تمرکز بر الگوی کشت کمآببر را دوچندان کرده است. محصولاتی مانند حنا، کنجد و برخی گیاهان دارویی، اگر در قالب زنجیره ارزش و با پشتوانه مالی مناسب توسعه یابند، میتوانند کشاورزی منطقه را از وضعیت معیشتی و ناپایدار به سمت تولید اقتصادی هدایت کنند. در این مسیر، حمایت مالی هدفمند بانک توسعه تعاون میتواند مکمل سیاستهای بخش کشاورزی باشد، نه جایگزین آن.
نکته کلیدی دیگر، مسئله بازار است. تولید و حتی فرآوری بدون تضمین بازار، به انباشت محصول و افت قیمت منجر خواهد شد. بازار جهانی محصولاتی مانند حنا بهشدت رقابتی است و حضور در آن نیازمند استاندارد، برند، بستهبندی حرفهای و گواهی کیفیت است. اگر زنجیره تولید استان بتواند با اتکا به تعاونیهای توانمند و حمایت مالی بانک توسعه تعاون به این سطح برسد، سود اصلی به تولیدکنندگان محلی خواهد رسید، نه واسطهها.
در مجموع، طرح اتصال زنجیره تولید در سیستان و بلوچستان ـ با پشتیبانی مالی بانک توسعه تعاون ـ فرصتی جدی برای اصلاح مسیر توسعه کشاورزی استان است. این طرح نه یک معجزه فوری، بلکه یک فرآیند تدریجی است که موفقیت آن به همزمانی سرمایه، مدیریت، بازار و نهادهای محلی بستگی دارد. اگر این اجزا بهدرستی کنار هم قرار گیرند، تجربه سیستان و بلوچستان میتواند به الگویی قابل تعمیم برای کشاورزی مناطق کمآب کشور تبدیل شود؛ الگویی که در آن بانک توسعه تعاون نقش تسهیلگر مالی توسعه را ایفا میکند، نه صرفاً یک پرداختکننده تسهیلات.
https://roydaadonline.ir/?p=146463



















